Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-08@05:50:41 GMT

عربستانی‌ها توافق با ایران را چطور می‌بینند!

تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۸۸۳۳۱

عربستانی‌ها توافق با ایران را چطور می‌بینند!

فرارو- فیصل عباس سردبیر روزنامه انگلیسی زبان سعودی "عرب نیوز" است. در دوره هدایت این نشریه توسط او "عرب نیوز" با نگرشی جهانی‌تر و دیجیتالی‌تر کار خود را ادامه داد. عباس پیش از پیوستن به آن روزنامه در سال ۲۰۱۶ میلادی سردبیر سرویس انگلیسی زبان کانال خبری العربیه مستقر در دبی بوده است. عباس یک ستون نویس مشهور در امور عربی و بین‌المللی است و هم چنین با تعدادی از رهبران جهان مصاحبه کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او مرتبا در رسانه‌های بین‌المللی ظاهر می‌شود تا در مورد مسائل منطقه اظهار نظر کند. او جوایز زیادی از جمله جایزه پیشرفته بنیاد قرن آینده (۲۰۰۹ میلادی) به دلیل تلاش برای پر کردن شکاف ارتباطی بین غرب و جهان عرب و جایزه "تاثیرگذاری اجتماعی" فارغ التحصیلان بریتانیایی شورای بریتانیا در عربستان سعودی (۲۰۱۷ میلادی) را دریافت کرده است. او در سال ۲۰۱۷ میلادی اولین کتاب عربی خود را به نام "عربی – انگلیسی" منتشر کرد که لندن را از نگاه عرب‌ها توصیف می‌کند.

به گزارش فرارو به نقل از عرب نیوز، توافق ایران و عربستان سعودی با میانجی‌گری چین گواه دیگری بر کارآمدی چین و عزم هر دو طرف برای پیشبرد امور است. وزرای امور خارجه هر دو کشور در روز پنجشنبه به نمایندگی از دو کشور حضور داشتند که نشان می‌دهد رهبران ایران و عربستان سعودی از توافق مطمئن هستند و اکنون جزئیات آن را به نهاد‌های دولتی مربوطه تفویض کرده‌اند. هم چنین، حضور شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران در مذاکرات اولیه پاسخی دیگر برای افراد بدبین بود که می‌گفتند شاید توافق از سوی وزارت خارجه ایران مورد تایید باشد، اما نه از سوی نهاد‌های در سایه و پر قدرت در ساختار و امنیتی آن کشور. این استدلالی است که پیش‌تر مطرح شده بود.

در طول یک ماه گذشته بار‌ها از من پرسیده‌اند که تا چه میزان احتمال دارد ایران به توافق با عربستان سعودی پایبند باقی بماند. تنها مقام‌های ایرانی می‌توانند به این پرسش پاسخ دهند. همان طور که هر مذاکره کننده‌ای به شما خواهد گفت آن چه می‌دانم این است که فروپاشی چنین توافقی دشوار نخواهد بود و می‌تواند در مدت زمان کوتاهی رخ دهد.

مذاکره کنندگان ایرانی اغلب دارای صبری مشابه قالیبافان آن کشور توصیف شده‌اند. ایرانی‌ها چه هنگام مذاکره با ریاض چه با نمایندگان کشور‌های غربی همواره برای زمان بازی کرده‌اند. در مورد عربستان سعودی آنان از این واقعیت سوء استفاده کرده بودند که تمام پادشاهان سعودی در زمان رسیدن به تاج و تخت در سنین بالا قرار داشتند. بنابراین، آنان می‌دانستند که این تنها مسئله زمان است که باید با رهبر جدیدی در ریاض مواجه شوند و از این دیدگاه رهبر جدید تا زمانی که اوضاع داخلی را سر و سامان ندهد مذاکره با ایران برایش در اولویت قرار نخواهد داشت. دیپلمات‌های ایرانی زمانی که با نمایندگان دموکراسی‌های غربی مذاکره می‌کنند متوجه این موضوع هستند که رهبران منتخب در آن کشور‌ها هر چند سال یکبار تغییر می‌کنند. حتی در زمان انتقال قدرت از ترامپ به بایدن در کاخ سفید تهران تنها نیاز داشت از کارزار فشار حداکثری ترامپ جان سالم به در ببرد تا زمانی که بایدن مصمم به احیای برجام شد از او امتیازاتی را بخواهد.

خبر خوب این است که هیچ یک از این شرایط و موارد به توافقی که میان تهران و ریاض در تاریخ ۱۰ مارس به امضا رسید مربوط نمی‌شوند. آن چه این توافق را متفاوت می‌سازد حضور دو عامل پشت آن است: محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی از سویی و چین از سوی دیگر.

ولیعهد جوان، پویا ثبات داخلی و تداوم سیاست خارجی را برای دهه‌های آینده عربستان سعودی به ارمغان می‌آورد و مقام‌های سعودی را قادر می‌سازد تا روی تمام جزئیات توافق تمرکز کنند و آن را به سرانجام برسانند. از سوی دیگر، این که توافق با میانجی‌گری چین و نه آمریکا انجام شده نشان می‌دهد که تهران نمی‌تواند با استفاده از ساختار حکومت در امریکا که ممکن است در آن توافق از حمایت دو حزبی در کنگره برخوردار نشود از توافق خارج شود.

حصول این توافق هم چنین اولین حضور چین در صحنه جهانی به عنوان یک صلح ساز و آزمونی برای کسب اعتبار آن کشور است که داعیه قرار گرفتن در جایگاه یک ابر قدرت جهانی را دارد.

چین متعهد شده ۳۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری در ایران طی مدت ۲۵ سال انجام دهد و بزرگترین شریک تجاری آن کشور است. در نتیجه، تردیدی نیست که چین می‌خواهد اطمینان حاصل شود که تهران به آن توافق پایبند خواهد ماند.

پس آیا این بدان معناست که موفقیت تضمین شده است؟ خب، در عالم سیاست هرگز چنین نیست. با این وجود، سه سناریوی احتمالی وجود دارد.

بدبینانه‌ترین سناریو آن است که ایران به توافق پایبند نباشد. این یک فرصت از دست رفته برای صلح منطقه‌ای خواهد بود. هم چنین، این بدان معنا خواهد بود که تهران باعث آزردگی خاطر چین خواهد شد آن هم در شرایطی که چین یکی از تنها دو دوستی است که ایران در صحنه جهانی در کنار خود دارد. برای عربستان سعودی این به معنای بازگشت به وضعیت موجود است.

محتمل‌ترین و واقع‌بینانه‌ترین سناریو این است که معامله به آرامی، اما با اطمینان پیش خواهد رفت. این توافق شامل تعهد متقابل به عدم تجاوز یا حمایت از تجاوز علیه یکدیگر است. روز پنجشنبه انصارالله تحت حمایت ایران در یمن پیشنهاد کرد آتش‌بس را در آنجا به مدت شش ماه تمدید کند که این یک نشانه مثبت است. با بازگشت نمایندگان دیپلماتیک به ماموریت‌های خود در دو کشور این دو قدرت منطقه‌ای می‌توانند به طور مستقیم با یکدیگر گفتگو کرده و از ابزار‌های دیپلماتیک به منظور کمک به دولت‌های مربوطه برای دستیابی به ثبات و بهترین نتایج ممکن در نقاط بحرانی مانند یمن، لبنان، عراق و سوریه استفاده کنند.

خوش بینانه‌ترین سناریو آن است که ما یک روز از خواب بیدار شده و متوجه شویم که تمام حمایت‌های منطقه‌ای ایران از گروه‌های مختلف پایان یافته از جمله آن که تهران از عراق، لبنان و سوریه خارج شده است. با این وجود، با توجه به حجم عظیم سرمایه گذاری و منافع ایران در آن کشور چنین سناریویی بعید به نظر می‌رسد.

با این وجود، در تمام موارد دست کم از منظر ریاض این یک پیروزی آشکار نه تنها برای پادشاهی سعودی بلکه برای منطقه، بازار‌های جهانی و امنیت انرژی تا این لحظه محسوب می‌شود.

 

منبع: فرارو

کلیدواژه: ایران عربستان عربستان سعودی هم چنین آن کشور

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۸۸۳۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای یک مناسبت جدید و مهم در تقویم عربستان

سلطان العمر پژوهشگر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه هاروارد در نشریه «نیو لاینز» نوشت: ۲۲ فوریه مصادف بود با پنجمین سالگرد یک مناسبت جدید در عربستان سعودی تحت عنوان روز تاسیس که طی سال‌های اخیر در تقویم این کشور گنجانده شده است. این مناسبت که بر اساس حکم پادشاه عربستان در سال ۲۰۱۹ ایجاد شد، گرامیداشت «آغاز سلطنت امام محمد بن سعود و تاسیس اولین دولت سعودی» در سال ۱۷۲۷ است.

به گزارش انتخاب، بر خلاف روز ملی عربستان، که در آن ایده سیاسی اتحاد و تشکیل دولت معاصر عربستان در سال ۱۹۳۲ جشن گرفته می‌شود، روز تاسیس ۲ کارکرد اصلی دارد: گرامیداشت یک افسانه سیاسی و پاک کردن یک افسانه دیگر. این روز بزرگداشت این روایت تاریخی است که دولت معاصر سعودی سومین دولت در طی ۳ قرن متوالی در شبه جزیره عربستان است. این مناسبت همچنین این روایت سیاسی را که اولین دولت سعودی پس از انعقاد پیمانی بین محمدبن عبدالوهاب، موسس جنبش وهابی و محمد بن سعود در ۱۷۴۴ تشکیل شد رد می‌کند. با انتخاب سال ۱۷۲۷ به عنوان سال آغازین اولین دولت سعودی به جای سال ۱۷۴۴، روز تاسیس به دنبال جایگزین ساختن وهابیت در روایت سیاسی سعودی است.

برای بسیاری از متخصصان و تحلیلگران عربستان، زدودن روایت وهابی یک اقدام عمیق و رادیکال تلقی می‌شود. نگاه پذیرفته شده قبلی این بود که از ۱۷۴۴، دولت سعودی همواره به عنوان تنها محافظ و گسترش دهنده وهابیت برای خود مشروعیت قائل بوده و اینکه اقتدار سیاسی در عربستان سعودی بین خانواده سلطنتی آل سعودی و نخبگان مذهبی وهابی تقسیم شده است. بر اساس این نگاه، با کنار گذاشتن وهابیت، دولت سعودی یک منبع اصلی مشروعیت را از دست می‌دهد و به شرکت تاریخی خود با نظام مذهبی پایان می‌دهد.

اما نگاهی دقیق‌تر به نحوه تاسیس دولت معاصر سعودی نشان می‌دهد که این داستان که دولت سعودی با اتکا به وهابیت به خود مشروعیت بخشیده، گزاره‌ای نادرست است. پادشاهی سعودی نه از طریق وهابیت بلکه با تکیه بر یک سنت هنجاری ترکیبی که شامل دو عنصر عربیت و سلفی گری بود مشروعیت یافته است.

اولین گام در فهم نحوه مشروعیت یافتن دولت معاصر سعودی در طی دوره تشکیل این است که به این نکته واقف باشیم که نخبگان حاکم آن دولت در آن دوران مردانی از آخرین نسل عرب‌های عثمانی بوده اند. این نسل به گفته ویلیام کلیولند، بین سال‌های ۱۸۷۰ تا ۱۸۹۰ متولد شده بود و اعضای آن در دوران اواخر امپراطوری عثمانی آموزش دیده و صاحب مشاغل گوناگون شده و برای آینده برنامه ریزی کرده بودند.

با پایان جنگ جهانی اول، امپراطوری عثمانی از هم پاشید و بسیاری از اعضای این نسل نقشی محوری در تاسیس خاورمیانه پساعثمانی ایفا کردند. در مورد عربستان، این نسل نه تنها شامل بسیاری از مشاوران، بروکرات‌ها و روشنفکران مصری، سوری و سایر ملل عرب بود که در تاسیس دولت سعودی ایفای نقش کردند، بلکه خود موسس رژیم یعنی عبدالعزیز آل سعود نیز از این نسل بود. عبدالعزیز در اولین مصاحبه خود با روزنامه الدستور چاپ بصره در سال ۱۹۱۳، خود را یک "عرب عثمانی" توصیف می‌کند که خود را متعهد به انجام هر کاری برای «صیانت از وطن عثمانی در شبه جزیره عربستان» می‌داند. وی این مصاحبه را برای توجیه بیرون راندن پادگان‌های عثمانی از دو واحه استراتژیک در شرق عربستان یعنی الاحصی و القطیف و متقاعد کردن نخبگان حاکم عثمانی در بغداد و استانبول به اینکه اقدامات وی نباید به عنوان اقداماتی جدایی طلبانه قلمداد شود، انجام داد.

این تلقی از عبدالعزیز به عنوان عضوی از آخرین نسل عرب‌های عثمانی به نحو قابل توجهی با نگاه‌های آلترناتیو دیگر که در سال‌های اخیر مورد استناد قرار گرفته و وی را رهبری وهابی یا یک عنصر امپراطوری بریتانیا توصیف می‌کند متفاوت است. آلترناتیو اول (رهبر وهابی) وی را از نسل و زمان خود جدا می‌سازد و عبدالعزیز را به یک گذشته افسانه‌ای وهابی پیوند می‌زند که اغلب بدون در نظر گرفتن بستر زمانی خود مورد تفسیر و استناد قرار گرفته است. آلترناتیو دوم (عامل بریتانیا) عاملیت شخص عبدالعزیز را رد می‌کند و سه دهه پویایی سیاسی و رویداد‌های تاریخی در شبه جزیره عربستان را که با ایجاد حکومت معاصر سعودی به اوج خود رسید، به یک طرح انگلیسی صرف تقلیل می‌دهد.

در اوایل قرن بیستم میلادی، واژه "سلفی گری" همچون امروز معادل واژه وهابی گری نبود. در آن دوران، این کلمه به یک جنبش اصلاحگری اسلامی اشاره داشت که به گفته هنری لائوزیر، «به دنبال آشتی دادن اسلام با ایده آل‌های اجتماعی، سیاسی و روشنفکری عصر روشنگری بود.» این جنبش در اواخر قرن نوزدهم ظهور و بروز یافت و روشنفکران اصلی آن افرادی، چون جمال الدین افغانی، محمد عبدو و رشید رضا بودند. این جنبش انتقاداتی را بر آن دسته از رفتار‌ها و اعتقادات مسلمانان که تناسبی با جهان مدرن نداشتند، مطرح می‌کرد.

بعد از جنگ جهانی اول، بسیاری از اعضای جنبش سلفی گری شروع به حمایت از پروژه سعودی کردند، زیرا آن را تنها امید باقی مانده برای یک ایجاد یک دولت مستقل عربی پس از تحمیل نظام قیمومیت بر بسیاری از سرزمین‌های عرب پسا عثمانی می‌دانستند. به عنوان مثال، رشید رضا، اصلاحگرای شناخته شده اسلامی، مجله خود المنار را که در جهان اسلام به شدت صاحب نفوذ بود، به جبهه‌ای برای ترویج و مشروعیت بخشی به دولت جدید سعودی بر اساس اصول سلفی گری تبدیل کرد.

سایر سلفی‌ها نیز تصمیم به مهاجرت برای ساخت دولت جدید سعودی گرفتند. یکی از آن‌ها محمد بهجت البیتر، اصلاح طلب سوری بود که نقش برجسته‌ای در امر آموزش در عربستان سعودی ایفا کرد. آنگونه که دیوید کومینز، مورخ غربی می‌نویسد، سلفی‌ها همچنین نقش مهمی در تفسیر ایدئولوژی وهابی به عنوان بخشی از سلفی گری و جنبش ناسیونالیستی متعهد به پیشرفت در شبه جزیره عربستان ایفا کردند.

آنچه از همه این روایت‌های تاریخی برداشت می‌شود این است که دولت سعودی به عنوان دولتی وهابی که ادامه و دنباله قرارداد خیالی بین خاندان آل سعود و یک خانواده مذهبی باشد، تاسیس نشد. این رژیم به عنوان یک پادشاهی عرب با تاکید جدی بر سلفیت مدرن تاسیس شد. فهم این مسئله از اهمیت روز تاسیس و گسست آن با روایت سیاسی وهابی نمی‌کاهد، اما توجه ما را به دو نکته جلب می‌کند: اول اینکه روایت وهابی از از ساخت قدرت توسط موسس عربستان سعودی معاصر مورد استناد قرار نگرفته است. دوم اینکه استفاده از روایت وهابی به عنوان ابزار مشروعیت بخشی یک پدیده جدید است که با به قدرت رسیدن ملک فیصل رواج یافت. تاسیس دولت سعودی نتیجه مستقیم تلاقی نیرو‌های تاریخی بود که رویکرد سعودی به سیاست و دولت سازی را تغییر داد.

دیگر خبرها

  • اتحاد مثلث علیه منافع ایران/ بررسی تأثیرات توافق امنیتی میان آمریکا و عربستان بر روابط سعودی‌ها با ایران
  • مناظره آتشین آمریکایی‌ها و سعودی‌ها درباره ایران در شبکه اسرائیلی!
  • 2 مسابقه مهم برای رویداد پادشاهی رینگ در عربستان تایید شدند/ اخبار WWE
  • آیا عادی سازی روابط ریاض و تل آویو قریب الوقوع است؟
  • الهلال و النصر دست نیافتنی می‌شوند
  • ماجرای یک مناسبت جدید و مهم در تقویم عربستان
  • سفرهای سریالی مقامات سعودی به پاکستان برای تجارت و سرمایه‌گذاری
  • فروش نسخه‌های جدید اف-۱۵ آمریکایی به عربستان؟!
  • شرط آمریکا برای توافق امنیتی با عربستان ؛ پای اسرائیل در میان است
  • نگاهی به توافق امنیتی جدید عربستان و آمریکا/ واشنگتن و ریاض در انتظار چراغ سبز اسرائیل